کد مطلب:28622 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124

خطبه امام پیش از راهی شدن












2422. وقعة صِفّین - به نقل از عبد الرحمان بن عُبید بن ابی كنود -:آن گاه كه علی علیه السلام خواست از نُخَیله راهی شود، روز چهارشنبه، پنجم ماه شوّال بود. پس میان مردم برخاست و گفت:

«خداوندی را سپاس كه نعمت هایش ناپیدا نمانَد و احسانش را همانندی نیست. گواهی می دهم كه معبودی جز اللَّه نیست و ما بر این گواهیم؛ و [ نیز ]گواهی می دهم كه محمّد صلی الله علیه وآله بنده و فرستاده اوست.

امّا بعد؛ آگاه باشید كه من پیش گامان سپاهم را پیش فرستاده، دستورشان داده ام كه بر مسیر این ساحل پیش روند[1] تا فرمان من به ایشان فرا رسد. من برآنم كه این آب (فرات ) را درنَوَردم[2] تا به گروهی اندك از شما كه بر كناره دجله وطن دارند، رَسَم و ایشان را - اگر خدا خواهد - برای رویارویی با دشمنان خدا، به یاری شما برانگیزم.

اكنون عقبة بن عمرو انصاری را به امیریِ مصر گماشته و چیزی از خود و شما [ برای نبرد] فرو نگذاشته ام. پس مبادا گام پس نهید یا شك به دل راه دهید، كه من مالك بن حبیب یربوعی را در این جا گماشته و فرمانش داده ام كه هر كه را گام پس نهد - اگر خدا خواهد - زودازود به شما ملحق سازد».

پس مِعقل بن قیس ریاحی برخاست و گفت:ای امیر مؤمنان! به خدا سوگند، تنها بد دل از تو گام پس می نهد و تنها منافق در یاری ات شك به دل راه می دهد. پس به مالك بن حبیب فرمان دِه كه بر جای ماندگان را گردن زند.

علی علیه السلام گفت:«من فرمان خویش را به او داده ام و وی - اگر خدا خواهد - در [ اجرای] فرمان من كوتاهی نمی ورزد».

كسانی خواستند سخن بگویند؛ امّا امام علیه السلام مَركبش را ندا داد و مَركب، فرا پیش وی آمد. آن گاه كه خواست پای در ركاب نهد، فرمود:«بسم اللَّه!» و چون بر پُشت آن نشست، گفت:«سُبْحَنَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ و مُقْرِنِینَ * وَ إِنَّآ إِلَی رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ [3] منزّه است آن كه این [ حیوان] را رامِ ما فرمود؛ وگرنه ما بر آن توانا نبودیم. و هر آینه ما به سوی پروردگارمان باز می گردیم».

سپس گفت:«بار خدایا! به تو پناه می برم از رنج سفر و دلْ افسردگیِ بازگشت، و حیرانیِ پس از یقین، و بد به دل راه دادن درباره خانواده و دارایی و فرزندان. بار خدایا! تو ای همراهِ سفر و جانشین در [ سرپرستیِ ]خانواده؛ و كسی جز تو نمی تواند این هر دو باشد؛ چرا كه جانشین، همراه نیست و همراه، جانشین نتواند بود».[4] 2423. الأخبار الطّوال:آن گاه كه علی علیه السلام آهنگ حركت به سوی شامیان كرد و [ نماز ]جمعه فرا رسید، بر فراز منبر رفت، خدا را حمد و ثنا گفت، بر پیامبر صلی الله علیه وآله درود فرستاد و گفت:

«ای مردم! روان شوید به سوی دشمنان سنّت ها و قرآن؛ به سوی كُشندگانِ مهاجران و انصار؛ به سوی جفاپیشگانِ فرومایه كه با بیم و اكراه اسلام آوردند؛ به سوی آنان كه [ با پذیرش اسلام دروغینشان] دل هاشان به دست آورده شد تا تیرهاشان را از مسلمانان نگه دارند».[5].

2424. امام علی علیه السلام - برگرفته خطبه وی هنگام حركت به شام (و گفته شده:هنگامی كه در نُخَیله، بیرون كوفه و عازم صفّین بود) -:سپاسْ خداوند را سزاست هرگاه كه شب گردد و تاریك شود، و هرگاه ستاره ای آشكار و پنهان شود؛ خداوندی را كه نعمت هایش ناپیدا نمانَد و احسانش را همانندی نباشد.

امّا بعد؛ همانا پیش قراولان سپاهم را پیش فرستاده، دستورشان داده ام كه بر مسیر این ساحل پیش روند تا فرمان من به ایشان فرا رسد. من بر آنم كه این آب (فرات ) را درنَوَردم تا به گروهی اندك از شما كه بر كناره دجله وطن دارند، رَسَم و ایشان را - اگر خدا خواهد - برای رویارویی با دشمنانتان، به یاری شما برانگیزم و از یاورانتان گردانم.[6].









    1. شریف رضی می گوید:«در این جا، مراد امام علیه السلام از "مِلطاط" كه در متن روایت آمده، كسانی است كه ایشان را فرمان داد تا بدان سوی روند، كه همان ساحل فرات است. نیز این واژه برای ساحل دریا به كار می رود و در اصل، یعنی زمین صاف». (نهج البلاغة:ذیل خطبه 48)
    2. شریف رضی گفته است:«مراد از نطفه كه در متن روایت آمده، آب فرات است و این از عباراتِ شگفت و شگرف است». (نهج البلاغة:ذیل خطبه 48)
    3. زخرف، آیه 13 و 14.
    4. وقعة صفّین:131.
    5. الأخبار الطوال:164. نیز، ر. ك:الفتوح:550/2 ووقعة صفّین:94.
    6. نهج البلاغة:خطبه 48. نیز، ر. ك:وقعة صفّین:134.